شبکه

ارتباطات مجازی نورالدین رضوی زاده snrazavizadeh@yahoo.com

شبکه

ارتباطات مجازی نورالدین رضوی زاده snrazavizadeh@yahoo.com

ناآرامی در بوران اطلاعات

در زندگی اجتماعی کنونی، «اطلاعات و ارتباطات» محور زندگی و کار مردم شده و اهمیت آنها به قدری ست که قابلیت معامله کردن پیدا کرده است. معامله به این معنا که با ارائه اطلاعات (و برقراری ارتباط) می توان به «چیزهایی» رسید. خواه این چیزهای دریافتی پول باشند یا کالا یا هر چیز دیگر مانند جایگاه یا منزلت اجتماعی. نهادهای اطلاعاتی و رسانه ای همواره به دنبال گردآوری، بسته بندی و ارائه و انتشار اطلاعات هستند. این فعالیت آنها اغلب با اهداف سوداگری (تجارتی)یا اقناعی (قانع سازی) و یا اهدافی غیر انتفاعی و عام المنفعه همراه است. «اطلاع داشتن» و یا «مطلع بودن» همواره برای همه انسانها مهم بوده به همین دلیل، «اطلاع یابی» و «اطلاع جویی» همواره در راس رفتارهای اجتماعی ما قرار دارد و بر این اساس است که به محض رسیدن به یکدیگر از عبارت «چه خبر؟» استفاده می کنیم. این احساس در شرایط اجتماعی بغرنج، پیچیده و درهم و برهم اجتماعی دوچندان می شود و هر چه که بی اعتمادی افزایش یابد اشکال غیر عادی تری به خود می گیرد. و چنین است که ما هر روز، با وجود دریافت اطلاعات مختلف از طرق متفاوت همچنان قانع و ارضاء نشده و همچنان با آخرین پیامک های شبانگاهی، آخرین اخبار تلویزیونی و ماهواره ای و آخرین مکالمات تلفنی خود در انتهای هر شب سر به بالین می نهیم. در روابط اجتماعی روزمره در فضای ارتباطی نوین، مردم این چنین درگیر فضاها و جریانهای ارتباطی متفاوت شده اند تا یا راه گم نکنند، یا از دیگران عقب نمانند و یا منزلتی دست و پا نمایند. هر روز در این سپهر پر مشغله ارتباطی درگیر اشکال و گونه های متنوع ارتباطات، از چهره به چهره تا پیامک و اینترنت و ماهواره و سی دی و . . . شدن آرامش حداقلی ما را به ناآرامی نامطمئنی بدل می سازد که دائم خود را درگیر وضعیتی متزلزل، ناآرام و درگیرانه می بینیم! و به محض فاصله گرفتن از رسانه های ارتباطی این احساس فزونی می گیرد. گویی چیزی گم کرده ایم! و ای کاش فقط این بود! همین رسانه ها و این سبک نوین ارتباطی در شرایط زندگی مدرن ما !! وضع ناآرام و دلهره انگیز این زندگی را صد چندان جلوه می دهند. باران اطلاعات دریافتی که یا هدف قرار داده ایم و یا هدف قرارمان داده اند و به ما شلیک شده اند «بورانی» از داده ها و اطلاعات ایجاد کرده اند که هیچ چتری قادر به حمایت از ما در آسیبهای ناشی از آن نیست. گویی راه را نمی بینیم. حال آنکه قرار بر این بود که این اطلاعات راه را بهتر به ما نشان دهند. قصد این چند سطر تلنگرزدن برای لختی درنگ و تغییر زاویه دید و نگاه ما به رسانه های ارتباطی و استفاده هدفمندانه و کنترل شده از رسانه هاست. 

هر روزتان نوروز باد!

سال نو را به همه دوستان تبریک می گویم. امیدوارم سالی خوب را در پیش داشته باشید. تعطیلی طولانی مدت نوروز همه را کمی خسته کرده است. انگار افرادی هم مثل ما که همه کارها را در این ایام تعطیل می کنند دلشان برای کارهای شان تنگ می شود. امید اینکه با تفکر بیشتر در برنامه ها و رفتارهای خود در سال نو هر روزمان نوروز باشد.

همشهری ـ ارزانترین یا گرانترین!

همشهری هم به روز شد. دیروز شنبه با یک یادداشت شاهد افزایشی صد در صدی در قیمت روزنامه همشهری بودیم! از حق اگر نگذریم روزنامه همشهری خیلی ارزان بود. شاید برخی ها در کوتاه مدت و بعضی ها هم برای همیشه در خرید روزنامه خود تجدید نظر کنند. شاید این گرانی به بقیه روزنامه ها سرایت کند و آنها هم گران شوند. شاید هم هیچ تاثیری نداشته باشد. باید ماند و دید. همشهری خود در یادداشت دیروز اشاره داشت به اینکه فشار دیگر همکاران برای رقابتی کردن شرایط حرفه ای کار روزنامه نگاری علت اصلی این گرانی بوده است. نکته ای که می خواهم به آن اشاره کنم این است که اگر بپذیریم روزنامه ها نسخه های خود را دو با می فروشند. یعنی یک بار صفحات خود را به صاحبان آگهی ها پیش فروش می کنند و یک بار هم نسخه نهایی را به خوانندگان می فروشند حال آیا می توان گفت همشهری تبدیل به گرانترین روزنامه شده است؟ به هر حال همشهری امروز بیشترین حجم آگهی ها را در میان روزنامه های مختلف دارد.اگر با گران کردن صد درصدی پاسخ مناسبی برای همکاران مطبوعاتی پیدا کرد کاش برای فرهنگ دوستان کم درآمدی که با ۵۰ تومان میخواستند فرهنگ روزنامه خوانی را به خانواده ببرند نیز پاسخی می داد. علی الحساب من می گویم که ۱۰۰ تومان پول زیادی نیست.