شبکه

ارتباطات مجازی نورالدین رضوی زاده snrazavizadeh@yahoo.com

شبکه

ارتباطات مجازی نورالدین رضوی زاده snrazavizadeh@yahoo.com

ما را بس

غزل شمارهٔ ۲۶۷
گلعذاری ز گلستان جهان ما را بس

زین چمن سایه آن سرو روان ما را بس
من و همصحبتی اهل ریا دورم باداز گرانان جهان رطل گران ما را بس
قصر فردوس به پاداش عمل می‌بخشندما که رندیم و گدا دیر مغان ما را بس
بنشین بر لب جوی و گذر عمر ببینکاین اشارت ز جهان گذران ما را بس
نقد بازار جهان بنگر و آزار جهانگر شما را نه بس این سود و زیان ما را بس
یار با ماست چه حاجت که زیادت طلبیمدولت صحبت آن مونس جان ما را بس
از در خویش خدا را به بهشتم مفرستکه سر کوی تو از کون و مکان ما را بس
حافظ از مشرب قسمت گله ناانصافیستطبع چون آب و غزل‌های روان ما را بس

سرقت علمی جزوه ارتباطات و توسعه (88-87)

جزوه ارتباطات و توسعه اینجانب که برای دانشجویان کارشناسی ارشد پردیس دانشگاه علامه در سال تحصیلی 88-87 تهیه شده بود، متاسفانه پس از مدتی در سطحی گسترده توسط برخی اساتید دانشگاههای مختلف(از دانشگاه یزد گرفته تا حتی برخی دانشگاه های تهران) سرقت و بی شرمانه به نام خودشان بازنشر داده شد. انگار فرایند «فست فود» از غذا به همه چیز سرایت کرده و امروز شاهد «فست استاد» هستیم. کسانی که به هر شکلی مدرکی گرفته و دستشان به مراکز آموزشی و دانشگاهها بند شده و نام استاد را یدک می کشند و یک شبه با جعل جزوه های دیگران به نام خود قصد میانبر زدن در مراتب استادی با سرقت علمی دارند. افسوس که برخی می پندارند توسعه باید از دولت آغاز شود. در حالیکه تا مردم یک سرزمینی به لحاظ فرهنگی توسعه نیابند هیچ برنامه ای برای توسعه یکپارچه موفق نخواهد بود. وقتی چنین آفتی به جان دانشگاه و فرهنگ سازان می افتد از سایر آحاد جامعه چه انتظاری می رود؟!

مرتضی پاشایی روی امواج ارتباطات اجتماعی

نقش رسانه‌های اجتماعی در شکل گیری افکار عمومی

همشهری آنلاین



برج بی حریم؛ دبستان 50 ساله زیر سایه جرثقیل های غول پیکر برج 120 متری!


ساعت حدود 11 صبح روز شنبه 21 دی ماه 1392، بچه ها در کلاس درس نشسته و معلم پشت میز خود مشغول اداره کلاس بود که ناگهان صدایی مهیب لرزه بر اندام نحیف بچه­ های کلاس شش
_ دو انداخت. برق کلاس قطع و مهتابی از سقف جدا شد. گرد و غبار همه جا را فرا گرفت. بچه­ ها و معلم در ابتدا نمی دانستند چه شده؟ زلزله آمده یا ساختمان 50 ساله مدرسه در حال ریزش است. همه ناخودآگاه واکنشی جز فرار نداشتند. جلوی در خروجی کلاس غوغا و هیاهو بر پا بود. معلم
و برخی بچه هابه زمین افتادند اما به هر حال همه خارج شدند. صدای مهیب حادثه آنچنان بود که در کلاس طبقه پائین هم وحشت ایجاد کرد. معلم آن کلاس لحظاتی بی حال شد و دانش آموزان نیز به شدت ترسیده بودند.

لحظاتی بعد مدیر و ناظم به وارسی پرداختند. تیرآهنی دو متری به دلیلی نامشخص، از برج به سمت ساختمان دبستان آبشناسان رها شده و با سوراخ کردن سقف در وسط کلاس میان میز معلم و چند دانش آموز فرود آمده بود. به راستی تصورش هم وحشتناک است. کودکان همه در گریه و استرس و اظطراب. پسرم تا شب هر از گاهی اشک می ریخت. رنگش پریده بود و اشتها نداشت. اثرات این واقعه تا سال­ها در تن و روان او و همکلاسی هایش خواهد ماند و چه کسی این آسیب پنهان را خواهد دید؟ همه خوشحال که این بار نیز مانند دفعات قبل اتفاقی نیفتاد!

امروز با دیگر اولیا در مدرسه جمع شدیم. کلانتری و مدیر پروژه هم آمده بودند. مدیر پروژه از قدمت و فرسودگی 50 ساله بنای مدرسه می گفت، رئیس کلانتری از اقدام قانونی و اولیا از خطرات جانی کودکانشان حرف می زدند و اینکه چرا سایه چرثقیل غول پیکر برج تمامی ساختمان مدرسه را تهدید می کند؟ و چرا کار در این جبهه ساختمان همزمان با آغاز ساعات کار مدرسه تعطیل نمی شود؟

و یکی از اولیا که در مدیریت بحران مشغول به کار است، سئوالی اساسی پرسید، چرا ساخت برج 120 متری نباید حریم داشته باشد؟ شهرداری روی چه حساب و کتابی به چنین برجی، آن هم تقریبا چسبیده به دبستانی قدیمی با چهارصد دانش آموز مجوز داده است؟ و چرا آموزش و پرورش و شهرداری و بانک ملت به فکرشان نرسید در طول مدت گودبرداری و اسکلت و  . . . تدبیری برای انتقال موقت این مدرسه بسیار آسیب پذیر اتخاذ کنند؟ هنوز دیر نشده است! بچه های ما را دریابید!  

کنش های شناخت شناسانه در حوزه روابط عمومی(2)

هارولد لاسول(1978-1902) دانشمند برجسته  امریکایی علوم سیاسی و نظریهپرداز ارتباطات، مدل گونه ارتباط شناسی خود را بر مبنای رویکردی پژوهشی و شناخت شناسانه ارائه داد. این مدل که بر اساس چند پرسش ساده اما اساسی شکل گرفته از نخستین و مهمترین مدل های ارتباطی است که با کمی دقت در بسیاری از زمینه ها و حوزه ها قابل استفاده می باشد.

انطباق مدل لاسول با کنش های شناخت شناسانه روابط عمومی بیانگر این ضرورت است که روابط عمومی ها در کنش های خود می باید نسبت به اهداف، ابزار، افراد و محیط های ارتباطی خود اشراف و شناخت کافی داشته باشند.

 بر اساس مدل لاسول، محورهای اساسی در انجام وظایف و کنش های شناخت شناسانه روابط عمومی به شرح ذیل هستند:

1.       چه کسی؟؛ این عنصر به خود شناسی روابط عمومی ها به مثابه منبع و اهداف ارتباط مربوط می شود. اینکه سازمان مربوطه به دنبال چیست؟ و چه مسائل و مشکلاتی دارند که با استفاده از ارتباطات و اطلاعات قابل رفع و رجوع می باشد.

2.       چه پیامی را ؟؛ پیام شناسی روابط عمومی ها هم از بعد پیام هایی که باید پخش شوند و هم شناخت و بررسی پیام های پخش شده در خصوص روابط عمومی ها و سازمان متبوع شان.

3.       با چه کانال و رسانه ای ؟ منظور رسانه شناسی است که در رابطه با استفاده از رسانه های مناسب در خصوص اهداف مورد نظر قابل طرح می باشد.

4.       برای چه کسی ارسال می کند؟ چه کسی اشاره به مخاطب شناسی روابط عمومی ها دارد. روابط عمومی ها در صورت عدم شناخت درست از مخاطبان خود هرگز موفق به طراحی و اجرای ارتباطی موفق  نخواهند بود.

5.       اثرات این فرایند ارتباطی چیست؟؛ فرایندهای ارتباطی روابط عمومی چه اثرات و پیامدهایی دارد. شناخت این اثرات به روابط عمومی ها کمک می کند تا بتوانند رفتارهای ارتباطی خود را اصلاح و تکمیل نمایند.

 به این حوزه های شناختی می باید محیط شناسی را نیز اضافه نمود.

6.       محیط شناسی: منظور از محیط شناسی شناخت شرایط مکانی، زمانی و اجتماعی محیط ارتباطی است.

شناخت هر یک از این عناصر و ابعاد برای روابط عمومی ها لازم و ضروری است زیرا چنین شناخت شناسی هایی پیش نیاز  انجام فعالیت روابط عمومی ها می باشد. این شناخت ها را می توان به سه حوزه تقسیم نمود:

1.       ارتباط شناسی

2.       سازمان شناسی

3.       جامعه شناسی

پیامک های یلدای امسال

امشب شب یلداست. هر سال تا حالا کلی پیامک برام می آمد و یلدا را به شکل های مختلف تبریک می گفتند. اما امسال تا به اینجا فقط یک پیامک اومده. این برام یک مساله جالب توجه بود. دوستان و اطرافیانم که همانها هستند و شاید زیادتر هم شده باشند. اما پیامک کمتر شده. من کاهش پیامک یلدا و کلا پیامک زدن را کاملا حس می کنم و فکر می کنم عوامل زیر در بروز آن بی تاثیر نباشند:

مردم دل و دماغ درست و حسابی ندارند. به نوعی مغموم و گرفته اند.

مشکلات اقتصادی؛ اولا پیامک بازی کمی هزینه دارد و دوما پیامک بازی خودش دل و دماغ می خواد.

تازه مشکلات اقتصادی سبب میشه که کلا مردم از یلدا نشینی هم دور شوند. آجیل کیلو 40 هزار تومن و هندونه کیلو 1000 تومن اگر چه برای بعضی ها به نظر نمیاد اما برای خیلی ها روی هزینه های دیگر طاقت فرسا میشه.

بنابر این شاید بشه گفت که اگه دولت یارانه ها و حقوق ها رو شب قبل از یلدا واریز می کرد ، یلدا بهتر و یا توسط افراد بیشتری برگزار می شد.

توی تلویزیون هم زیاد ندیدم از یلدا صحبت بشه.

شایدم تا شب پیامک ها سرازیربشن

خلاصه یادتون باشه پیامک زدن قبل و بعد از هر مراسمی یکی از نشانه های مهم برگزاری آن به حساب میاد و در سنجش برگزاری مناسب مراسم باید دید پیرامون آن چقدر پیامک رد و بدل میشه!

کنش های شناخت شناسانه در حوزه روابط عمومی(1)

شناخت شناسی، شاخه ای از فلسفه است که به بحث در باب ماهیت، منشا و قلمرو شناخت آدمی پرداخته و درآنها مطالعه می کند. بر همین اساس منظور من در اینجا از کنش شناخت شناسی در روابط عمومی همه اقداماتی است که روابط عمومی ها برای شناخت و یا کسب اطلاعات انجام می دهند. به عبارت موجز رفتارهای اطلاع یابی در حوزه روابط عمومی.


کلیدواژه ها: روابط عمومی شناخت شناسی تحقیق اطلاع یابی

کنش های شناخت شناسی و اطلاع یابی در روابط عمومی یکی از مهمترین کنش ها و وظایف نهادی و سازمانی روابط عمومی هاست. بی شک نبود یا نقص چنین کنش هایی هر روابط عمومی را دچار کاستی ها یا کجی ها و اریب های مدیریتی خواهد ساخت.

کنش های شناخت شناسی در روابط عمومی ها ممکن است پژوهشی یا غیرپژوهشی باشند. معیار تمیز و تفکیک این دو کنش از یکدیگر روش شناسی آنهاست. کنش های پژوهشی عموما بر مبنای روش شناسی های آکادمیک و علمی بوده و گونه شناسی آن بر اساس روش شناسی های کمی یا کیفی قرار دارد.

 بدین ترتیب هر نوع اقدامی را که روابط عمومی ها برای کسب اطلاعات و آگاهی پیرامون مسائل و حوزه های مختلف همچون رسانه ها(رسانه شناسی) مخاطبان(مخاطب شناسی)، پیام و محیط ارتباطی خود انجام می دهند کنشی شناخت شناسیک قلمداد می گردد. بی شک انتخاب روش شناسی مناسب در این زمینه بر اساس تصمیم های مدیریتی و کارشناسی خواهد بود. چنانکه ممکن است کسب اطلاعات در خصوص موضوعی صرفا با روش آکادمیک و در حوزه ای دیگر با استفاده از روش های غیر آکادمیک و اجرایی و در خصوص برخی موارد نیز با استفاده از هر دو روش میسر باشد.

شاید بتوان برخی از مهمترین روش های شناخت شناسی در روابط عمومی ها را بر اساس موارد ذیل طبقه بندی نمود:

  • 1.        انجام پژوهش(پیمایشی، تحلیل محتوا)
  • 2.        برگزاری جلسات مشارکتی با مخاطبان هدف (ذی نفعان و مخاطبان سازمان، کارکنان و نمایندگان کارکنان سازمان)
  • 3.        مشاهده و مستند سازی های چند رسانه ای (تهیه عکس، فیلم)
  • 4.        شرکت د رجلسات مختلف و تهیه صورت جلسه 
  • 5. استفاده از شیوه ها و ابزار مختلف برای جمع آوری پیام ها و بازخوردهای ارتباطی مخاطبان روابط عمومی

رفتارهای اطلاع یابی در روابط عمومی ها نه تنها کم اهمیت تر از اطلاع رسانی نیستند بلکه به موازات آن، مکمل آن و حتی پیش نیاز آن می باشند.

کارگاه آموزشی «تکنولوژی نوین در کشاورزی زنان­ روستایی و امنیت­غذایی»

  خانم  دکتر « پرتو  تهرانی» استاد  دانشکده کشاورزی دانشگاه هومبولد  آلمان

زمان دوشنبه 18/آذر/1392

موضوع اصلی این سخنرانی توجه به این نکته است که "اگر برنامه ریزی توسعه بدون توجه به مساله جنسیت با شد، خود به خود منجر به تبعیض های جنسیتی می شود." با این وجود  فرض بسیاری از برنامه ریزان توسعه در کشورهای در حال توسعه این است که پروژه ها و برنامه ها هیچ گروه خاصی را  در  اولویت  قرار نمی دهد و یا اینکه هیچ سوگیری خاصی به نفع مردان ندارد اما در عمل گاهی آثار مثبت برنامه ها کمتر به گروههای محروم از جمله زنان می رسد.

میزان مشارکت زنان روستایی در کشاورز در مناطق و کشورهای مختلف متفاوت است. در ایران به طور متوسط 40 درصد است اما در برخی مناطق مانند برنجکاری های شمال ممکن است تا 70 درصد هم برسد. در افریقا 80 درصد کارهای کشاورزی به عهده خانم هاست. این رقم در آسیا به 60 درصد و در امریکای لاتین به 40 درصد می رسد. سبک کشاورزی و نوع کشت روی نقش زنان در کشاورزی تاثیر می گذارد. سوال این است که آیا 40 درصد مروجان در مناطق روستایی نیز زن هستند؟

برای برنامه ریزی صحیح در زمینه رشد و پیشرفت متوازن،  نیازمند تحلیل جنسیتی (Gender Analysis) هستیم. در هر موضوعی، باید مشخص شود که وضعیت زنان و مردان از لحاظ  4 موضوع زیر چگونه است و بنابراین امکانات و خدمات طبق آن توزیع گردد که لزوماً این ممکن است به نفع زنان نباشد.

  •        دسترسی به منابع
  •        تکنولوژی و دانش چگونگی انجام کارها
  •        سازمانها و نهادهای اجتماعی
  •        جمعیت

در بررسی میزان مشارکت زنان در کشاورزی تعریف کار کشاورزی نیز مهم است. برای تعریف میزان مشارکت زنان در کشاورزی توجه به جنبه های ذیل مهم است:

      1. تعریف کار کشاورزی (در اکثر موارد کارهایی نیز هستند کار کشاورزی تعریف نمی شوند اما برای کشاورزان جنبه پشتیبانی و ضروری دارند مانند امور خانه داری و آشپزی و بچه داری) بنابراین زنان کشاورز همواره نه تنها روی زمین بلکه در خانه نیز کار می کنند و امور نگهداری دام و طیور و شیر گرفتن از دام و تهیه ماست و کره و پنیر نیز بر عهده زنان روستایی است. اما هنگامی که با آنها صحبت می شود در بیان نوع شغل، عموما خود را بیکار معرفی می کنند. در حالیکه نقش موثری در بهره وری کشاورزی دارند.

      2. نکته مهم دیگر در بررسی نقش زنان در کشاورزی تقسیم کار در خانوار روستایی است. همواره بین زنان و مردان روستایی تقسیم کار وجود دارد. مردان معمولا کارهای قدرتی را انجام می دهند و زنان کارهایی که به قدرت زیادی نیاز ندارد را به عهده می گیرند. با این همه حجم کارهای زنان همیشه بیشتر از مردان است. مردان وقتی کار مشخص خود را انجام می دهند به استراحت می روند اما زنان همواره باید ضمن انجام مسئولیت های مربوط به تقسیم کار کشاورزی به کل اعضای خانواده از جمله مردان نیز خدمات لازم را ارائه دهند.

تکنولوژی های نوین نیز از دیگر مواردی هستند که اشتغال زنان روستا را دستخوش تحول کرده اند. در ابتدا به نظر می رسید که تکنولوژی های نوین می توانند بین زنان و مردان روستایی از نظر دسترسی به فرصت های شغلی و در نتیجه درآمد مساوات و برابری ایجاد نمایند زیرا تکنولوژی، تاثیر عامل محدود کننده زنان در کار یعنی قدرت بدنی را از بین می رود. اما متاسفانه در بسیاری از کشورها اینچنین نشد و مردان تکنولوژی را در تسلط خود درآوردند و این سبب می شود تا به مرور نقش زنان در فعالیت کشاورزی کم شود و در نتیجه از مشارکت زنان روستایی نیازمند کار و درآمد در کار کشاورزی کاسته شود. این مساله در نهایت به این نتیجه می انجامد که کارهای کشاورزی مردانه تر شده و درآمدهای این بخش بیشتر به مردان برسد. مثلا وقتی از ماشین های جدید برای نشاکاری برنج استفاده می شود این شغل زنانه در کشت برنج حذف می گردد و شغل رانندگی تیلرهای جدید (که جایگزین کار زنان شده) نیز شغلی مردانه تعریف می شود.

در بررسی های اقتصاد کشاورزی همواره با سه پیش فرض جهت دار مواجهیم:

  •        رشد اقتصادی برای همه است؛ هم مردان و هم زنان. در حالیکه به نظر می رسد بیشتر مردان گروه هدف شده اند.
  •        مدل خانواده غربی در حال جهانی شدن است. در حالیکه این اشتباه است و مدل خانواده هر جامعه ای ساختار بومی خاص خود را دارد.
  •        در خانواده ها آورده ها (درآمد، غذا و امکانات) یکسان بین همه اعضا تقسیم می شود. در حالیکه به نظر می رسد آورده ها بیشتر نصیب مردان خانه می شود. 

          از خانم دکتر شهره سلطانی که در تهیه این مطلب کمک کردند متشکرم.

          19آذر 92 

به بهانه فوت استاد دکتر کاظم معتمد نژاد

1)بعضی معتقدند که بسیاری از ما، مرده پرستیم. یعنی بعد از مرگ انسانها، آنها را تکریم می کنیم و بیشتر از کرامت و بزرگی شان حرف می زنیم اما وقتی زنده هستند کمتر اینگونه است. البته شاید در مورد برخی افراد این مساله بیشتر ملموس باشد. برخی دیگر معتقدند که تکریم انسانها در برابرشان نوعی تملق و چاپلوسی است و پسندیده نیست و باید از آن اجتناب کرد.
 اما قدردانی، کیش و رویه انسان های فهیم است. اگر نباشد ناسپاسی است و اگر زیاد شود چاپلوسی است.پس می توان گفت، قدردانی و چاپلوسی دو سر یک طیف هستند و البته همواره می باید اعتدال و میانه روی را مراعات کرد.
 بر این اساس عزیز از دست رفته جامعه ارتباطات را ارج نهاده و متذکر می شوم که قدر دان عزیزان از خود گذشته و اخلاقگرای خود باشیم زیرا مشخص نیست تا چه زمان جامعه از وجود آنها بهره مند خواهد بود.
2) زندگی عرصه ی تغییر و تحول است از گونه ای به گونه ی دیگر  شدن. این  دگرگونی ها را هم می توان "تولد دوباره" و هم از نگاهی وارونه "مرگ هایی متناوب" نامید. مرگ نفس دون پایه و سپس تولد روحی متکاملتر. 
تولد دوباره یعنی آنجا که در مسیر زندگی هر روز بزرگ و بزرگتر می شویم و در واقع مسیر تکامل را طی می کنیم. در اندک مراحلی، این تکامل با تکامل فیزیکی مقارن و همزمان است یعنی با بزرگ تر شدن جسم، روح و عقل ما نیز بزرگ تر می شود مانند بزرگ تر شدن از خردسالی به جوانی و  سپس به بزرگسالی و کهنسالی. در این مسیر فکر و عقل نیز تا حدودی بارور می گردد. البته تا حدودی!
 بعد از بزرگ شدن تقویمی ، بزرگ تر شدن نیازمند ممارست، جهد و تلاش در خویشتن داری، نیکی کردن و ظلم نکردن و اخلاق مدار بودن در زندگی است. به جهت سخت بودن این مرحله ، هر کسی را توان طی این مسیر یعنی تکامل و بلوغ عقلی و اخلاقی نیست. دکتر معتمد نژاد از معدود کسانی بود که فقط با تقویم بزرگ نشد. او از درون بزرگ شد و به دل همه نفوذ کرد. مولوی در این خصوص می گوید:
از جمادی مردم و نامی شدم    و زنما مردم به حیوان برزدم

مردم از حیوانی و آدم شدم    پس چه ترسم کی زمردن کم شدم؟

جمله دیگر بمیرم از بشر    تا برآرم از ملایک پرّ و سر

وز ملک هم بایدم جستن ز جو     کل شیء هالک الا وجهه

بار دیگر از ملک قربان شوم   آنچه اندر وهم ناید آن شوم

پس عدم گردم عدم چون ارغنون    گویدم که: انا الیه راجعون