بررسی پراکندگی سینماهای فعال کشور بر اساس سالنامه آماری سال 1385 نشان می دهد، از 228 سینمای فعال در کشور، 74 درصد سینماها در 8 استان فعالیت دارند. ترتیب این 8 استان به این شرح می باشد: 1.تهران(85سینما) 2.خراسان رضوی(16سینما) 3.خوزستان (13 سینما) 4.مازندران، فارس و اصفهان (هر کدام 12سینما) 5.آذربایجان شرقی(10 سینما) 6. گیلان(8 سینما). استان تهران به تنهایی دارای 37 درصد سینماهای کشور می باشد. همچنین قابل ذکر است که در هر یک از استانهای خراسان شمالی، چهارمحال و بختیاری و استان ایلام فقط یک سینما فعال است و استانهای بوشهر و سیستان و بلوچستان فاقد سالن سینما می باشند.
سید نورالدین رضوی زاده
داده های ارائه شده در سالنامه آماری سال ۱۳۸۵ و اطلاعات سالهای ماقبل آن بیانگر وضعیت وخیم و بغرنج سینمای کشور می باشد. طبق این داده ها در سال ۱۳۷۵تعداد ۲۹۷ سینما در کشور فعال بودند که این میزان در سال ۱۳۸۵به ۲۲۸ سینما کاهش یافته است. بررسی نرخ رشد سینما ها در سال ۸۵ نسبت به ۷۵ بیانگر ۱۶ درصد نرخ رشد منفی می باشد. آمار تعداد صندلیهای سینماها در سالهای ۷۵ و ۸۵ نشان می دهد که طی سالهای مذکور شاهد حدود ۳۳ درصد نرخ رشد منفی در تعداد صندلیهای سینماها بوده ایم. بررسی نسبت صندلیها به جمعیت، بیانگر آن است که در سال ۷۵ برای هر ده هزار نفر جمعیت، ۲۹ صندلی سینما وجود داشت که این تعداد با توجه به افزایش جمعیت و کاهش تعداد سینما در سال ۱۳۸۵ به ۱۷ صندلی (برای هر ده هزار نفر جمعیت) کاهش یافته است. با این همه تجربه تاریخی و وضعیت کشورهای پیشرفته نشان داده است که عموماً رسانه ها نمی میرند بلکه در رقابت با دیگر رسانه های جدید و جایگزین به یک همزیستی دست خواهند یافت. اما در دوره استحاله ضرورتاً نیازمند پشتیبانی نهادهای مسؤل می باشند.
سال | تعداد سینما | نرخ رشد تعداد سینما | تعداد صندلی | نرخ رشد تعداد صندلی | تعداد جمعیت | تعداد صندلی به ۱۰ هزار نفرجمعیت |
۱۳۷۵ | ۲۹۷ |
| ۱۷۵۹۹۷ |
| ۶۰۰۵۵۴۸۸ | ۲۹ |
۱۳۸۵ | ۲۲۸ | -۱۶/۲ | ۱۱۸۵۸۱ | ۳۲/۶- | ۷۰۴۹۵۷۸۲ | ۱۷ |
ارتباطات را می توان جوهر اجتماعات انسانی و سنگ زیر بنایی آن دانست. جامعه شناسان انسان را موجودی ذاتاً اجتماعی می دانند. جوهر ارتباطات انسانی و اصیل ترین و اصلی ترین مجرای ارتباطی انسان نیز زبان است. نمی توان از زبان صحبت کرد اما به ارتباطات توجه نداشت. زبان جوهر ارتباطات و ارتباطات جوهر زندگی اجتماعی انسان است. رابطه زبان و جامعه رابطه ای متقابل و دوسویه است. از یکسو جامعه بدون زبان قابل تصور نیست و تحولات زبانی بر جامعه اثر گذارند و از دیگر سوی زبان نیز خود، تحت تاثیر تحولات اجتماعی قرار دارد. اقسام دیگر ارتباطات به ویژه ارتباطات نوین که با غلبه بر زمان و مکان نزدیک شدن اجتماعات و فرهنگهای متنوع بشری را رقم زده اند بر تحولات زبانشناختی تاثیر نهاده اند. امروزه شاهد آنیم که با افزایش ارتباطات میان فرهنگی واژگانهایی به سرعت از گردونه حذف و واژگانهایی نیز پدید آمده یا وارد می شوند. میزان واژگانهای وارداتی از فرهنگهای مختلف تحت تاثیر نظامهای ارتباطی، اقتصادی و سیاسی متفاوت است. گروههای مختلف فعال و تاثیر گذار در جامعه به نسبت، واژگانهایی از عربی و انگلیسی را به زبان فارسی وارد کرده ند. که البته تعاملات زبانی و فرهنگی همیشه امری طبیعی بوده است به ویژه در عصر ازتباطات که تعاملات میان فرهنگی بیش از هر زمان دیگری در تاریخ بشری می باشد. به نظر می رسد در عصر ازتباطات (که فناوریهای نوین ارتباطی بیش از پیش بر تعاملات میان فرهنگی تاثیر گذار بوده اند) تحولات زبانی بیشتر از همیشه از فناوریهای ارتباطی متاثر می باشند. در این مسیر به خصوص می توان به ورود واژه ها همراه با فناوریها وکاربردهای آنها اشاره نمود. سرعت تحولات فناورانه و کندی زایش زبان شناسانه در کشورهای وارد کننده گاه به حدی است که به سترون و نازا بودن فرهنگ زبانی وارد کننده های واژگان می نماید. آیا افزایش ورود واژگان عربی و انگلیسی در سالهای اخیر به معنای سترون شدن و نازایی زبان فارسی است؟ برگزاری یک نشست فرهنگی انگیزه این چند سطر بود.
دیشب (دوشنبه ۳۱/۴/۸۷)در مراسمی با عنوان افتتاحیه دومین دوره آموزش روزنامه نگاری چند رسانه ای،به اتفاق تعدادی از اساتید و کارشناسان در خانه هنرمندان، دعوت بدودیم و به راستی شبی چند رسانه ای و چند کارکردی را پشت سر گذاشتیم. مدتها بود که دوستان قدیمی و اصحاب ارتباطات و روزنامه نگاری را اینطور دور هم ندیده بودم. باید از بانیان این برنامه پر بار (دکتر نمک دوستُ و دکتر محکی)متشکر بود که این برنامه بسیار عالی را تدارک دیدند. دیشب احساس کردم ظاهرآ همه از دور هم شدن استقبال می کنند اما از دوستان شنیده ام که آنها هم مثل من در جلسات انجمن ارتباطات شرکت نمی کنند!