حضور رسانه ها در زندگی روزمره به قدری گسترش یافته که وجود آنها بخش طبیعی از زندگی ما تلقی می شود. فرایند طبیعیشدن وسایل ارتباطی به این معناست که عدم وجود رسانه ها در زندگی امری غیر طبیعی محسوب می شود. اکنون مردم، وقت زیادی از زندگی روزمره خود را صرف استفاده از رسانههای مختلف می کنند. رسانهها (رادیو و سینما، تلویزیون، مطبوعات ویدئو و تلویزیونهای ماهواره ای، موبایل و کامپیوتر) از این طریق به زندگی روزمره ما شکل میدهند. آنها زمان و مکان را در زندگی روزمره تسخیر کردهاند. مکان به این معنا که رسانهها مکانهای فیزیکی خاصی را در خانهها و محل های زندگی ما و تعلقات فیزیکی ما اشغال میکنند. و اگر برای مثال یکی از روزها شما فراموش کنید که موبایل خود را بردارید و بدون آن از منزل خارج شوید بسیاری از برنامه ها و حتی نظم زندگی روزمره تان ممکن است مخدوش شود. و زمان به این معنا که مردم زمان زیادی را در هر روز به رسانهها اختصاصمیدهند.
تشخیص زمان مناسب در زندگی روزمره از عوامل مهم در موفقیتهاست. زمان مناسب برای فکر کردن راجع به یک موضوع یا زمان مناسب برای برنامه ریزی و اقدام و هر چیز دیگر. این تشخیص برای همه موارد زندگی اعم از خرد و کلان صدق می کند. تشخیص زمان مناسب بیش از هر چیز تابع اطلاعات شماست و اطلاعات شما تابعی از ارتباطات شما. اما داشتن اطلاعات کافی نیست. چرا که اگر اینطور بود مثلا اقتصاد دانان باید پولدارترین افراد جامعه می شدند. تحلیل زمان و مکان و ربط آن به مسایل محیطی روز، از مکملهای لازم برای اطلاعات و ارتباطات در تشخیص زمان مناسب برای تصمیم گیریها و اقدامات ماست. ما همواره اطلاعات کافی ومناسبی برای بسیاری از برنامه ها داریم اما در تشخیص زمان مناسب اجرای آنها دچار مشکل هستیم. زمان مناسب بسیاری از آنها گذشته و در برخی موارد زمان آن همین امروز است و برخی دیگر به آینده مربوط می شوند. تا به حال چقدر در این مورد فکر کرده اید؟
وقتی با هزار مصیبت خودت را به یکی از ایستگاه های مترو می رسانی، 70 پله را تند و تند طی می کنی تا پایین و پایین تر بری. شاید از دست این ترافیک . . . خلاص بشی. اما بدون آنکه بخواهی در یک فضای . . . دیگری گیر می افتی که حتی متوجه نمی شوی که حالت عوض شده؟ اولاً از وقتی 70 قدم پایین تر آمدی کمی عجول می شوی . تند و تند راه می روی و فکر می کنی باید تند تر راه بروی. به دور و برت هم کمتر توجه می کنی. انگار اینجا فقط محلی برای رفتن است. البته هست اما نه آنطور که فکر می کنی. تازه فقط اینها نیست وقتی یک قطار از راه می رسد فقط به فکر این هستی که چطور تنها صندلی خالی داخل واگن را تصاحب کنی. اگر هم پیری، ناتوانی یا خانمی را دیدی انگار نه انگار. چرا من؟ کس دیگری ایثار کند. من مشغول یک کارم آره، دارم اس ام اس بازی می کنم. یا دارم به موسیقی گوش می دهم یا مشغول یک بازی در موبایل هستم. آن پایین دیده ام که رنگها کمتر بکار رفته اند. اصلاً همه چیز کم رنگ است. همینطور نور. انگار باید اینطور باشد. چون اینجا فقط برای رفتن است. اکثراً توی خودشون غرق شده اند. وقتی فضای بیرون مناسب نبود انگار درون خودت فضا سازی می کنی.قربونش برم «اینجا» همه برای فضا سازی درون خودشان ملاط کافی دارند. وقت کردی گاهی وقتها مسیر بیرون مترو را برای خودت انتخاب کن. دنیای رنگ و نور وتنوع.
آیا تا کنون به این نکته فکر کرده اید که فناوریهای ارتباطی در زمینه های مختلف چه پیامدهایی خواهند داشت؟ بدون تردید فناوریهای نوین ارتباطی در عرصه های مختلف اثرات عمیق و متفاوتی دارند. در عرصه خبر، رسانه های خبری این امکان را فراهم می کنند که مردم عادی، تولید کنندگان حرفه ای رسانه ها را به چالش کشند. در این شرایط چه بسیار دیده ایم که خبرهای جدید و تصاویر جدید خبری در وبلاگها سریع تر و در برخی موارد کاملتر از رسانه های خبری رسمی منتشر می شوند. نمونه این تولیدات در وقایع روز دنیا از سونامی اندونزی تا وقایع سیاسی اقصی نقاط دنیا دیده می شود. از سوی دیگر حضور گسترده وبلاگ نویسان در ارائه خبر، خودخواهی های ناشی از اقتصاد سیاسی و یا ایدئولوژیک رسانه های خبری را محدود می کند و از این طریق آنها همواره سایه سنگین اطلاع رسان های گسترده مردمی را حس می کنند. امکانات عصر جدید ارتباطی سبب می شوند تا همه شهروندان «به اصطلاح» غیر متخصص عصر دیجیتال هر آنچه را که خود می خواهند با صوت و متن و تصویر منتشر کنند و توانایی مشارکت فعال آنها در عرصه اجتماعی را بیش از پیش تقویت نموده است. این به معنای «توانمند سازی ارتباطی» و ارتقاء سطح مشارکت اجتماعی مردم از طریق تسهیل دسترسی آنها به امکان انتشار افکار و عقاید و نگاه های شخصی شان به مسایل پیرامونی است. این توانمند سازی و در واقع شکل گیری شرایط جدید، باز تعریف رابطه دولت، شهروندان و رسانه ها را لازم و ضروری می سازد. جریانی که در فضای جدید و مجازی شکل گرفته به دور از فشارهای جهان واقعی است. این فضا در واقع بیرون از اراده و کنترل دولت شکل می گیرد و اگر چه دولت همواره در پی کنترل آن با استفاده از شیوه های متفاوت است اما کسانی که درک درستی از جهان جدید داشته و به ابزار آن مسلط اند به خوبی می دانند که این فضا غیر قابل کنترل است. فضای رسانه ای جدید به شدت متمایل به تکثر، چند صدایی و کنترل ناپذیری دارد. مطالب منتشره در این شرایط نه بر پایه باید ها و نبایدهای نظام سیاسی بلکه بر اساس خواستهای متنوع مردمی است و چنانچه حکومتی از درک این شرایط عاجز باشد در سیاستهای خود در عرصه های مختلف محکوم به شکست است.
در علم ارتباطات، رسانه اصطلاحاْ به وسیله ای گفته می شود که حامل «پیام» باشد. لباس دارای دو کارکرد است: ۱) پوشش ۲) رسانه ای برای اطلاع رسانی(فرستنده+رسانه+پیام+ گیرنده). به نظر می رسد متناسب با زمان، سطح درآمد و طبقه اجتماعی، فرهنگ، سن و برخی متغیر های دیگر، اهمیت کارکرد دوم لباس برای برخی افراد افزایش می یابد. ما با لباس خود همواره با دیگران ارتباط برقرا می کنیم. دیگران بر مبنای لباس راجع به شخصیت ما، طبقه اجتماعی ما، تحصیلات ما، روحیات ما، و بسیاری دیگر از حالات و ابعاد شخصیتی ما قضاوت خواهند داشت. در بسیاری از مواقع، لباس ها ماهیت صنفی و طبقه ای هم پیدا کرده اند. مانند لباس روحانیون، لباس کارگران، لباس اشراف، لباس ورزشکارن، لباس دانش آموزان، لباس پزشکان ... از سوی دیگر ما همواره سعی می کنیم تا برای هر موضوع، مکان، زمان و هر مناسبتی از لباس خاص و متناسب با آن استفاده کنیم زیرا می دانیم باید بین «پیام لباسمان» و موضوع محل حضورمان (محیط ارتباطی) تناسب و سنخیت وجود داشته باشد. تا بینندگان ما، درک درست یا بهتری از ما داشته باشند. این مساله برای خیلی از ما اهمیت اساسی دارد. این را هم باید توجه داشت که بسیاری از افراد به لباس به عنوان رسانه نگاه نکرده و توجه جدی به آن نمی کنند. اما این رسانه، چه بخواهیم و چه نخواهیم به اطلاع رسانی در باره ما می پردازد و دیگران بر مبنای اطلاعات دریافتی از وضع ظاهر ما (لباس و آرایش سر و صورت) از ما قضاوتی اولیه داشته و آن را مبنای نوع و سطح ارتباط با ما قرار می دهند. مد لباس و گرایش به لباس های مد روز نیز از همین زاویه قابل تحلیل است. از این طریق، با استفاده از لباس های مد شده، تلاش می کنیم خود را افرادی به روز، شاد و سرزنده و همراه با جمع معرفی کنیم. در بسیاری از موارد پیام لباس به خود ما هم می رسد و خود نیز پیام لباس را دریافت می کنیم. خیلی وقت ها از بعضی ها می شنویم که می گویند، این لباس روحیه ام را خسته کرده است! یا اینکه از پوشیدن این لباس احساس شادی یا اعتماد به نفس بیشتری می کنم. بنابر این می توان گفت هرگز نمی توان از اهمیت اطلاع رسانی لباس غافل بود.
دکتر حسن نمکدوست
کسانی که با ادبیات روزنامهنگاری حرفهای آشنایند میدانند که اصطلاح «استقلال حقوقی حرفه روزنامهنگاری» را پیش از همه دکتر کاظم معتمدنژاد به کار بردهاند. >>>
اگر به فرایندهای ارتباطی زندگی روزمره خود توجه کنیم به راحتی می توان اس.ام.اس را یک جریان نو، رایج و جذاب دانست. این امکان ارتباطی از چند جهت حائز اهمیت و توجه است. اینکه چرا با سرعت بسیار زیادی اینقدر رواج یافته؟ افراد گروه های سنی مختلف چه اس.ام.اس ـ هایی ارسال می کنند؟ و چرا در برخی حوزه ها و موضوع ها بیشتر رواج دارد؟ اثرات فرهنگی، سیاسی، و اجتماعی اس.ام.اس چیست؟ در بسیاری موارد دیده شده که اس.ام.اس ـ ها نا گفتنی ها را برخی حوزه های خاص بیان می دارند. این حوزه ها چه ویژگی هایی دارند که اس.ام.اس ـ ها بر آنها متمرکز می شوند؟ آیا می توان اس.ام.اس را «رسانه جایگزین» در حوزه هایی که رسانه ها ی سنتی نتوانستتند به ایفای درست نقش و کارد شان بپردازند، دانست؟ یا آنکه آنرا فقط رسانه ای بدون کنترل بنامیم؟ مردم ما چقدر سابقه کار (تولید و مصرف) با رسانه های بدون کنترل یا آزاد را دارند؟ شاید بتوان مطالب اس.ام.اس ـ ها را به انواع مطالب سیاسی، دینی،شخصی، سکسی و خبری تقسیم کرد. بسیاری از این مطالب به هر حال به زبان طنز تنظیم و ارسال می شوند. تا از این طریق جذابیت آنها افزایش یابد. طنز سیاسی به عنوان ابزاری برای مبارزه با سیاستمداران و جناح های سیاسی ای که مخالف آن هستیم، طنز اجتماعی بر مبنای لطیفه های مربوط به اقوام مختلف، طنز های سکسی بر مبنای گفتن آنچه که شاید به زبان شفاهی شرم گفتن آن را داریم و یا حتی ناشی از مشکلات زیادی که در روابط زنان و مردان ایجاد شده و نیازمند باز تعریف است، و متاسفانه طنز های دینی. بسیاری از این مطالب خیلی سریع زبانزد خاص و عام می شوند و چنانچه احیانا از آن بی اطلاع باشیم چه بسا برخی مناسبات ارتباطی رودررو را نتوانیم درک کنیم. ( مانند مورد اخیر «خطرناک است حسن!» که در بسیاری موارد وارد مناسبات ارتباطات شفاهی شده است. ) چرا که اس.ام.اس به معنای واقعی « رسانه ای توده ای» است. هم در تولید و هم در مصرف. این ویژگی خود بر اهمیت و قدرت تاثیر گذاری آنها موثر است. اس.ام.اس ها در هر زمینه و موضوعی که باشند نیازهای ارتباطی و اطلاعاتی ما را در آن حوزه نشان می دهند و از این نظر می توانند شاخص یک چالش یا یک مشکل ارتباطی و اطلاعاتی باشند و علت رواج و جذابیت آن را می باید در توانایی آنها در رفع خلاء، نیاز و یا مشکلات ارتباطی و اطلاع رسانی موجود در آن حوزه یا موضوع خاص جستجو کرد کارکردی که به رفع آن نیاز و مشکل و در نتیجه خشنودی و احساس رضایت ناشی از آن می انجامد. برای این منظور ابتدا نیازمند یک بررسی تحلیل محتوایی از اس. ام. اس ـ ها هستیم و متعاقب آن رفتار شناسی کاربران اس.ام.اس. جا دارد که این شیوه مهم ارتباطی مورد بررسی بیشتر و تحقیق جدی و علمی قرار گیرد.